درجستجوی خدا

برای یافتن خدا، من جستجو را آغاز کردم تا خدا را دریابم واینکه، چطور من زنده گی خود را آغاز نمایم که مقبول خاطر خدا قرار گیرم. در آغاز این جستجو، من در برابر نوشته ها و گفتارهای دیگران مواجه گردیدم، بعضی از آنان نوشته بودند که اصلا خدایی وجود ندارد و بعضی ایشان به چندین خدا عقیده داشتند و یک تعداد شان به خدای واحد معتقد بودند.
عقاید آنا نیکه می گفتند خدایی وجود ندارد و یا اینکه چندین خدا وجود دارد بر من اثر نکرد، بلکه مرا عقیده برین گشت که خدا واحد است . من از جمله این اشخاص که عقیده دارند که خدا واحد است، دو فرد را انتخاب کردم : عیسی مسیح و حضرت محمد را. کتاب مقدس راجع به عیسی مسیح و عقاید او ابراز نظر می کند و قران از گفتار وعقاید حضرت محمد، قران و کتاب مقدس از واحد بودن خدا حرف میزنند ، ولی در اکثر جاها این دو کتاب در مقابل همدیگر قرار دارند و نظرات یک دیگر را رد می نمایند.
من به صفت یک جستجو گر در وسط این دو نظر قرار داشتم و باید یکی از این دو کتاب را می پذیرفتم. من در تحقیق خود پیش رفتم، تا راه حقیقت و راستی را پیدا کنم، من پیامبران دیگر را مرده یافتم، آنها فوت نمودند و آنها را دفن نمودند، ولی در قران میخوانیم که عیسی مسیح به آسمان صعود نموده و زنده است و او روح الله است.
در مذهب دیگر رسم برین است که ما میتوانیم توسط اعمال خوب چون روزه، نماز، ذکات و حج، خدا را خوشنود بسازیم تا سر پوشی باشد برای اعمال ناشایسته ما، چون دروغ گفتن، دزدی، ناسزا گفتن، زنا، رشوت و غیره .... ولی مشکل دیگردرین جاست، زمانیکه من گناهی را مرتکب شدم این گناه مرا شخص فاسد ساخته و در گناه زنده گی می کنم و در اطراف خود نیز افرادی را می بینم که مانند من در گناه غرق هستند. زمانی که یک شخص به حضور خدا می آید اول طهارت می کند و بعد به حضور خدا می آید چون بدن ظاهری شان کثیف است. انسانها از آب برای پاکی بدن استفاده می کنند تا پاک شوند، ولی ممکن است در اثر نوشیدن این آب انسان خود مریض شود و فوت نماید، زیرا ممکن درین آب انواع میکروب ها باشد، پس درین صورت این آب نمی تواند ما را پاک بسازد زیرا آب کثیف است.چیزی که قابل توجه است، این است که این کثافت در داخل ضمیر و بدن ما وجود دارد که از ما اعمال ناشایسته و نا درست سرمیزند، نه از کثیف بودن صورت ظاهری من. من نمی توانم توسط شستن بدن و انجام اعمال نیک، خود را از این کثافت آزاد بسازم ، زیرا من مقدس نیستم، من مانند طفلی هستم که دربین گل و خاک نشسته ام و هر قدم که برمیدارم، این گل و خاک و کثافت به سر و صورت من سرایت می کند، اگربخواهم خود را پاک نمایم، ولی خود را پاک کرده نمی توانم چون چهار طرف من را خاک و کثافت احاطه کرده است، و این خاک و کثافت به سر و صورت ما سرایت میکند. در کتاب مقدس نوشته شده است :" همه ما گنا هکاریم، حتی کار های خوب ما نیز تمام به گناه آلوده است. گناهان ما، ما را مانند برگهای پاییزی خشک کرده، و خطایای ما همچون باد ما را با خود می برد و پراکنده می کند" ( اشعیا 64:6).
مذهب برای ما می آموزد که کدام عمل ما خوب است و کدام عمل ما بد است، ولی مذهب نمی تواند که ما را از گناه پاک بسازد. انسان ها به طریقه های مختلف مثل قربانی کردن ها، مراسم مذهبی، ریاضت کشیدن وغیره کوشش کرده اند که رضایت خدا را حاصل نمایند تا خداوند مانند اول با آنان آشتی نماید. متأسفانه انسان ها بعوض این که به نقشه یی که خدا برای حل این شکل از ابتدا در نظر گرفته بود توجه کنند، به اراده خود اتکا کرده و کوشش کرده اند که از طریق اعمال خود این مشکل بسیار بزرگ را حل نمایند.
انسان توان این را ندارد، معیاری را که خدا برای پاکی و قدوسیت تعیین کرده است تکمیل نماید و از جرم گناه برائت بگیرد. بهترین مراسم مذهبی انسانها مثل روزه و نماز و قربانی باز هم آن قدر مقدس نیست که تاوان نافرمانی انسان را در مقابل خدا تکمیل نماید. برعلاوه ، مردم هنوز در گناه غرق هستند، هیچ نمی دانند که خود را چطور از فرجام جزای گناه نجات بدهند. به زیارت ها میروند، خیرات می کنند، مراسم دینی را انجام مید هند، اما هیچ کدام این ها، آنها را اطمینان نمی دهد که از عقوبت گناه نجات پیدا نمایند.
کسیانیکه یک بار به « مکان مقدس» رفته اند از بخشیده شدن گناهان خود اطمینان ندارند او می خواهد که باز برود کسانی که دو بار و یا سه بار رفتند آنها هم از بخشیده شدن خود اطیمنان ندارند. دلیلش این ا ست که هیچ عمل انسانی آن قدر پاک نیست که بتواند کفاره یا تاوان گناه هانی که انسان نموده ادا کند. خداوند ما را به سبب گناه های که مرتکب شدیم مجازات می نماید و این برای همۀ ما یک خبر تکان دهنده است، زیرا همه ما گناهکار هستیم. این مطلب در بسیاری جا ها کتاب مقدس تکرار شده است .ولی خدای ما، خدای محبت نیز است.
خدایی که ما را به خاطر گناهان ما مجازات می نمود ، به خاطر نجات ما از گناه به روی زمین آمد تا جریمه گناهان ما را بپردازد، او به خاطر ما قربانی داد به خاطر گناهی که من و تو مرتکب شده بودیم . خدا آرزوی این را نداشت که من وتو تا ابد از او دور باشیم زیرا او خدای محبت است، او نسبت به محبتی که به من و تو داشت به روی زمین آمد و جریمه گناهان ما را پرداخت و قربانی گناهان من و تو شد. جریمه گناه موت است، و خدای پدر، عیسی مسیح را فرستاد که به جای من وتو قربانی دهد. خداوند قربانی عیسی مسیح را به سبب گناهان ما پذیرفت .
خون عیسی مسیح شما را پاک میسازد، خدا میفرماید که بخشش من بسیار گران است و شما نمیتوانید که بهای آنرا بپردازید، بدین سبب من آنرا مفت و رایگان برای شما دادم ." زیرا مزد که گناه می دهد موت است اماخدا به کسانیکه با خداوند ما ، مسیح عیسی متحد هستند حیات جاودان می بخشد" (رومیان 6:23)
اگر ما قربانی عیسی مسیح را که به خاطر گناهان خود نبپذیریم و بخواهیم که توسط اعمال نیک خود را پاک ومقدس سازیم، در حقیقت به گفته خدا عمل نکردیم و خود را به خدا تسلیم نکردیم و او را رد کردیم . پسر یگانه او عیسی مسیح است که حاضر به دادن تاوان گناهان ما شد. صرف عیسی مسیح است که به انسان اطمینان بخشیدن گناهان شان را می دهد. بخاطریکه عیسی مسیح خودش کفاره گناهان همه انسانها را داده است
هر گاه نا امید و شکست خورده اید به عیسی مسیح اعتماد کنید، عیسی مسیح به شما این اطمینان را می بخشد که گناهان تان بخشیده شود. اگر من خون عیسی مسیح را برای نجات خود نپذیرم ، پس من این تحفه مفت و رایگان خدا را رد میکنم و آنرا نا چیز می پندارم . من این راه را انتحاب نمودم که خود را به خدا تسلیم کنم و این را ه را انتخاب نمودم که در راه و طریقه عیسی مسیح به پیش بروم. علت این که چرا من به عیسی مسیح زنده گی خود را تسلیم نمودم ؛ این است که او مرا از قید گناه آزاد ساخت و زندگی جاویدانی و ابدی با خدا را برایم مفت و رایگان داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر