مسیحا حمد گویم بر حیات جاودانی ات
که بر من دادی یکدم آن جلال آسمانی ات
گناه من، خطای من، غرور من و درد هایم
بدوش خود کشیدی بهر ایثار نهایی ات
مژدهِ رستا خیز تو من را خیالی کو
چو میبودم غریب از پاد شاهی ات
نویدت چون رسید بر من، شدم شاداب و فرخنده
به عید و روز و خوشبختی، معنی بخشید، صعود آسمانی ات
تویی فخرم، تو منجی ام، خوشی و آرزوهایم
ستایم روح قدوس ات ، سرایم شاد ما نی ات
روم گویم به همنوعم مسیح باشد نجات تو
بنو ش آبِ حیاتش ، خور زِ نان بر زندگانی ات
) زهره م. دانیال ثور ۱۳۹۰)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر